چی میشه؟ نگاه به یه گوشه و دستا تویه جیب میشه!

ساخت وبلاگ

رادیو چهرازی رو یادتونه ؟ قسمت آخر صدای کفش های دکتر وقتی داشت میرفت بالا سر جمشید !

وقتی این راه پله های دادگاه رو بالا و پایین میکنم دقیقا فقط این صدا تداعی کننده حالم هست . زندگی بیرحمانه افسار گذاشته بیخ گلوی من و بااسب گذر زمان تاخت میتازه ! خب همیشه میگم هبوط ! میگم میگذره ولی یه وقتایی خیلی بد میگذره مثل همین اول مهر اول پائیز لعنتی تا حال حاضر که سرما انگشت هامو برا نوشتن داره بیجون میکنه .

منم یه قامت شکسته ، من از اون کوچیدگانم به درون
توی نقب دلم با رنگ زبون منم آخر زرده خزون
نادون بی امون دلنگرون که باد تموم خونمو برد
آشیونمو خورد ..

- جایی در دورست .

با قلب تو کی جز من، بی سپر میجنگه؟...
ما را در سایت با قلب تو کی جز من، بی سپر میجنگه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hobot19 بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1402 ساعت: 14:37